2024-03-28T19:40:58Z
https://www.jsce.ir/?_action=export&rf=summon&issue=16271
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
بررسی عددی تأثیر جزئیات چشمه اتصال در عملکرد اتصالات تیر فولادی به ستون بتنی در ستونهای گوشه
علی
عظیم زاده
عبدالله
کیوانی
نادر
هویدایی
مشاهده ساختمانهای آسیبدیده در برابر زلزله نشان داده است که تحت بارهای لرزهای، اتصالات تیر به ستون آسیبپذیرترین المان سازهای بوده و نسبت به سایر اعضای سازهای به توجهات خاص در طرح و اجرا نیاز دارد. از آنجایی که در سازه های با اتصالات تیر فولادی – ستون بتن آرمه1 (RCS) از دو نوع مصالح مختلف در چشمه اتصالات استفاده می شود، لذا جزئیات اتصال این نوع سازه ها میتواند نقشی اساسی در عملکرد کلی اتصال داشته باشد. بطور کلی اتصالات سازههای RCS به دو دسته تقسیم می شوند: اتصال نوع تیر پیوسته و اتصال نوع ستون پیوسته. هدف از این مقاله تمرکز برروی چشمه اتصالات RCS از نوع ستون پیوسته و مقایسه عملکرد و تأثیر سخت کنندههای موازی و قطری با یکدیگر درخصوص نحوه توزیع تنش-کرنش و خرابی بتن ناشی از بارگذاری چرخه ای در چشمه اتصال میباشد. برای این منظور اتصالات RCS ستون گوشه با جزئیات مختلف در چشمه اتصال، با استفاده از نرم افزار آباکوس2 مدلسازی شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل المان محدود نشان داد که بهطور کلی سختکنندههای موازی اثر محصور کنندگی بهتری از خود نشان میدهند ،لکن عملکرد سختکنندههای قطری از لحاظ مقاومت و شکلگیری مفصل پلاستیک در اتصال بهتر میباشد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش ضخامت سختکننده باعث بهبود رفتار چشمه اتصال شده و اندیس خرابی آن را کاهش میدهد . همچنین افزایش ضخامت کاورپلیت عملکرد اتصالات را از لحاظ مقاومت و شکلگیری مفصل پلاستیک بهبود میبخشد.
چشمه اتصال
سختکننده موازی
سختکننده قطری
تنش
خرابی
اتصال RCS
2019
12
22
5
22
https://www.jsce.ir/article_61644_fecdfe3d6d6e456ba0ddae2c29e0eb31.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
تأثیر تغییرات طولی ساختار خاک در رفتار لرزه ای لوله های مدفون
فرناز
فدایی
نعمت
حسنی
حمید
صفاری
چکیده: هدف از این مقاله بررسی رفتار خطوط لوله پیوسته گذر کننده از دو خاک با جنس و سختی متفاوت تحت اثر تغییر مکان های زمانی یک زلزله یکسان می باشد. شاخص های تنش و جابجایی به ازای زاویه های مختلف بین خط لوله و مرز بین دو لایه ی خاک بررسی شده است. بدین منظور از نرم افزار آباکوس استفاده گردید و لوله با المان پوسته ای و خاک اطراف آن به صورت توده پیوسته مدل سازی شد. مقدار تنش و جابجایی در طول تقاطع و به ازای زاویه ها ی تقاطع مختلف خاک و لوله و نسبت مدول یانگ متفاوت خاک ها به دست آورده شد. نتایج نشان می دهند که بیش ترین تنش در طول لوله در گره به فاصله مشخصی قبل از مرز و در خاک سخت تر ایجاد می شود. هم چنین با افزایش زاویه تقاطع لوله با مرز بین دو لایه، مقدار جابجایی بیشتر شده و مقدار تنش تا زاویه 30 درجه افزایش و سپس کاهش می یابد. کاهش نسبت مدول یانگ نیز باعث افزایش تنش در قبل و بعد از محل تقاطع می گردد. با تغییر ضخامت لوله، جابجایی و تنش در لوله و خاک لایه ای اطراف آن دستخوش تغییرات قابل ملاحظه ای می گردد بهطوریکه با کاهش ضخامت لوله از 20 به 15 میلی متر (کاهش 33%) تنش حدوداً 15 درصد افزایش می یابد. شرایط خاک نرم (خاک دو لایه با جنس خاک نرم) در هر شرایطی منجر به افزایش ظرفیت تغییر شکل و پاسخ لوله می گردد.
لوله مدفون
زلزله
رکورد تاریخچه زمانی تغییر مکان
تقاطع لوله
تحلیل اجزای محدود
2019
12
22
23
37
https://www.jsce.ir/article_61777_f8db12262b8f1bd3d2834e2cce440bb5.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
تحلیل عددی تغییر شکل تیرهای نورد شده در معرض صافکاری حرارتی
بهنام
شهرابی
سید جلال
همتی
ترمیم سازههای فولادی به روش صافکاری حرارتی قدمت طولانی دارد اما مطالعاتی در این زمینه در داخل کشور گزارش نشده است. ماهیت فیزیکی این فرآیند، حرارتی- مکانیکی است و اکثر مطالعات صورت گرفته نیز شامل بررسی تجربی اعوجاجها و تغییر شکلهای مکانیکی سازهها و ترمیم به کمک ابزارهای تسریع کننده مانند جکهای هیدرولیک بوده است. در این تحقیق، به تحلیل حرارتی و سازهای این فرآیند روی یک تیر فولادی با مقطع I- شکل بدون اعمال بار خارجی پرداخته شد. مشعل اکسی استیلن به عنوان منبع حرارت، مد نظر بوده و از مدل شار حرارت نرمال گوسی برای مدلسازی شار حرارت ورودی از شعله به تیر استفاده شد. تحلیل انتقال حرارت گذرای سه بعدی و تغییر شکلهای سازهای به روش المان محدود در نرم افزار ANSYS، انجام گرفت و نتایج حاصل از تغییر شکلهای حرارتی بر اساس میزان دوران پلاستیک در تیر بررسی شدند. همچنین نقش متغیرهای موثری مانند شرایط تکیهگاهی، سرعت مشعل در نواحی مختلف گرمایش، ابعاد منطقه گرمکاری و مسیر حرکت مشعل روی بال فوقانی تیر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج شبیهسازیهای عددی انجام گرفته در مقایسه با دادههای تجربی موجود، همخوانی کیفی معقولی داشتند و به واسطه عدم اعمال نیروی خارجی، سهم حرارت در میزان تغییر شکل نهایی تیر تبیین گردید.
فرآیند صافکاری حرارتی
تحلیل حرارتی- سازهای
دوران پلاستیک
گرمایش مثلثی و نواری
گرمایش شعلهای
2019
12
22
38
54
https://www.jsce.ir/article_62636_0023e6832c264b63f79dc29e978e511e.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
مطالعه عددی تاثیرات اندرکنش سازه-خاک-سازه بر ضریب بزرگنمایی تغییرمکان و اصلاح آن برای قاب خمشی فولادی ویژه
رضا
اسماعیل زاده شهری
عباس
کرم الدین
با توجه به اهمیت ضریب بزرگنمایی تغییرمکان Cd در طراحی سازهها و عدم درنظر گرفتن اثرات اندرکنش سازه-خاک-سازه در پاسخ سازهها، این مقاله اثرات مهمترین پارامترهای تأثیرگذار بر این ضریب، در سامانه سازه-خاک-سازه را بررسی کرده است. پارامترهای کلیدی شامل دوره تناوب سازه اصلی (T1) و مجاور (T2)، فاصله سازهها (d) و نوع خاک هستند. هدف از این پژوهش، اصلاح ضریب Cd در قابهای فولادی ویژه تحت اثر اندرکنش سازه-خاک-سازه، بدون مدلسازی سازه مجاور است. برای این منظور 6 سازه 2 تا 15طبقه واقع بر دو نوع خاک رسی به صورت دوتایی در سه فاصله صفر، 10 و 25 متری با استفاده از روش مستقیم بهصورت غیرخطی مدل و با استفاده از روش تاریخچه زمانی غیرخطی تحلیل شدهاند. بر اساس نتایج این کار، تکیهگاه نرم منجر به ایجاد طبقه نرم بهدلیل افزایش شدید دریفت طبقه اول نسبت به حالت تکیهگاه ثابت میشود که حداقل این نسبت 1/1 و حداکثر آن 61/3 است؛ بهطوری که با افزایش T1 و T2 مقدار این نسبت بیشتر میگردد. از طرفی برای سازههای اصلی با T1 در محدوده 7/0 تا 5/1 برابر دوره تناوب خاک، دریفت سازه دچار تشدید میشود. در نهایت با استفاده از نتایج کار و تحلیل رگرسیون، بر مبنای طیف پاسخ دریفت سازهها روابطی جهت اصلاح ضریب Cd ارائه شده است. بر اساس رابطه بهدستآمده، برای طراحی سازه بایستی مقادیر دریفت بهخصوص دریفت طبقه اول افزایش یابد.
اندرکنش سازه-خاک-سازه
اندرکنش خاک-سازه
ضریب بزرگنمایی تغییرمکان
دریفت سازه
طبقه نرم
2019
12
22
55
70
https://www.jsce.ir/article_62637_a40fe924aceda2a121f12a6c8077196d.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
بررسی ومقایسه چند روش در بهسازی نامتقارن اتصالات قاب خمشی فولادی
محمد
بحیرایی
محسن
گرامی
در مقاله حاضر روش جدیدی به عنوان روش حرارتی به منظور بهسازی اتصالات قاب خمشی فولادی بررسی شده است. در روش حرارتی به آنیل کردن فولاد در ناحیه نزدیک به بر ستون مبادرت میشود. به این ترتیب انتظار میرود مفصل پلاستیک به ناحیهای به فاصله 0.5d تا 1.5d (d عمق تیر) در تیر انتقال یابد. روش انجام تحقیق بدین گونه است که ابتدا اتصالی که مدل آزمایشگاهی آن در دسترس است در نرم افزار اجزای محدود مدلسازی میشود و پس از صحت سنجی و اطمینان از دقت مدل اجزای محدود، به استفاده از روش حرارتی در حوزه بهسازی مبادرت میشود. نمونهها با فرض عدم اطمینان از کیفیت جوش در نظر گرفته شدهاند به این ترتیب که نقصی در جوش که شامل مقاومت کمتر در بال پایین است قرار داده شده است. علت این امر این است که عموماً کیفیت جوش در بال بالا به دلیل کنترل راحتتر بیشتر میباشد. سپس با استفاده از روشهای تضعیفی این اتصال بهسازی شده است. این روشها شامل کاهش مقطع بال پایین، حرارت بال پایین، کاهش مقطع جان در ناحیه نزدیک بال و یک روش ترکیبی بوده است.نتایج مدلسازی نشان دادند که روش کاهش مقطع منجر به کمانش خارج از صفحه شده و علی رغم اقناع شرط شکلپذیری آییننامه، روش مناسبی برای بهسازی اتصالات نیست. روش حرارتی عملکرد مناسبی را تا حدود 5 درصد رادیان به وجود میاورد. استفاده از لچکی به تعداد 1 یا 2 در بال پایین به انتقال مفصل پلاستیک کمک مینماید اما به کمانش خارج از صفحه در این حالت باید توجه ویژه نمود.
قاب خمشی فولادی
بهسازی لرزهای
اتصال با مقطع کاهش یافته
اتصال حرارت دیده
روش اجزای محدود
2019
12
22
71
94
https://www.jsce.ir/article_62638_2f772211870b5d832e0fe87cf9fecf89.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
بررسی مقایسهای سیمان پوزولانی اردبیل و سیمان تیپ 2 صوفیان از دیدگاه مقاومت فشاری و ارائه راهکار بهبود
یوسف
زندی
مهدی
علایی
در این پژوهش به بررسی چگونگی و امکانسنجی جایگزینی سیمان تیپ 2 پوزولانی اردبیل به جای سیمان تیپ 2 صوفیان از دیدگاه مقاومت فشاری در پروژههای سدسازی پرداخته شده است. آزمایش بر روی نمونههای شاهد نشان میدهد که امکان استفاده از سیمان پوزولانی اردبیل به تنهایی در پروژههای بتنریزی سازهای امکانپذیر نمیباشد و برای نیل به این هدف نیازمند اندیشیدن تمهیداتی هستیم که در میان مشخصات مکانیکی مقاومت فشاری بتن های ساخته شده با سیمان تیپ 2 پزولانی اردبیل شاهد افت شدیدی می باشد.از مهمترین اولویت های استفاده از مواد افزودنی در دسترس بودن مصالح در کنار بحث های اقتصادی است . بدین منظور در این پژوهش از چهار ماده افزودنی جایگزین سیمان استفاده شده است که عبارتند از: پودر سنگ، نرمه ماسه، میکروسیلیس و خاکستر بادی. نتایج آزمایشها نشان میدهد که خاکستر بادی در دراز مدت مقاومت فشاری بتن را افزایش داده و در روزهای نخست مقاومت فشاری را کاهش میدهد. میکروسیلیس برای 8 و 11% از ابتدا مقاومت را افزایش میدهد ولی برای درصد جایگزینی 5 منجر به کاهش مقاومت فشاری بتن میگردد. نرمه ماسه نیز باعث کاهش جزئی مقاومت فشاری میگردد؛ و در نهایت جایگزینی پودر سنگ در دراز مدت منجر به افزایش مقاومت فشاری بتن میگردد.
سیمان پوزولانی اردبیل
سیمان تیپ 2 صوفیان
خاکستر بادی
میکروسیلیس
پودر سنگ
2019
12
22
95
110
https://www.jsce.ir/article_62639_3460c9b8b4d04dc1edc4dcf237d615cd.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
ارزیابی و اولویتبندی ریسکهای پروژههای BOT با استفاده از معادلات ساختاری و مدل یکپارچه فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و TOPSIS فازی
سید مرتضی
هاتفی
حسن
محسنی
بخش خصوصی اهمیت بسزایی در توسعه و عمران شهرها داشته و دولتها مشوق این بخش در اجرای پروژههای عمرانی هستند. روش BOT از روشهایی است که مشارکت بخش خصوصی را در توسعه زیربنایی دولت افزایش میدهد. امروزه توجه به تامین مالی پروژههای شهری و رویکردهای جدید تامین مالی از جمله روش BOT در اکثر شهرهای بزرگ کشور و خصوصا شهر تهران یک ضرورت بشمار میرود. اما لازمه استفاده از روش BOT، پرداختن و شناخت همه ابعاد و مسائل پیشروی این روش اجرایی است. در بسیاری موارد عدم انجام پروژهها در موعد مقرر، به علت عدم مدیریت صحیح پروژه بوده که آن هم از عدم شناخت کافی نسبت به ریسکهای موجود در این پروژهها ناشی میشود. بنابراین ارزیابی و اولویتبندی ریسکها در پروژههایی که به روش BOT انجام می شوند، به ویژه زمانی که تعداد عوامل ریسکزا افزایش مییابد، به عنوان بخشی مهم از فرآیند پیچیده مدیریت ریسک محسوب میشود. در این تحقیق از روش معادلات ساختاری و مدل یکپارچه فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و روش تاپسیس فازی برای ارزیابی و اولویتبندی ریسکهای موجود در پروژههای عمرانی شهرداری تهران که در قالب روش قراردادی BOT اجرا می شوند، پرداخته می شود. از معادلات ساختاری برای سنجش اعتبار ریسک های شناسایی شده استفاده می شود. از روش AHP فازی برای تعیین وزن معیارهای ارزیابی ریسک و از روش تاپسیس فازی برای ارزیابی و اولویتبندی ریسکهای پروژه های BOT استفاده میشود. نتایج نشان میدهد که ریسک نوسانات قیمت مواد اولیه، ریسک افزایش نرخ تورم، ریسک نوسانات نرخ ارز و ریسک عدم کاربرد تکنیکها و دانش مدیریت پروژه به عنوان مهمترین ریسکها در پروژههای BOT می باشند.
مدیریت ریسک
ارزیابی ریسک
قراردادهای بیاوتی
تحلیل سلسله مراتبی فازی
تاپسیس فازی
2019
12
22
111
130
https://www.jsce.ir/article_63029_ef8c53eae092e283d9c239036729f444.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
عملکرد لرزه ای قابهای مهاربندی شده همگرا با خروج از مرکزیت ورق اتصال بادبند
امین
قنادی اصل
حسین
اسرافیلی
حامد
رحمن شکرگزار
در ساختمان ها از سیستم های باربر جانبی مختلفی برای مقابله با نیروی های جانبی وارد بر ساختمان استفاده میشود که از آن جمله میتوان به مهاربندی های همگرا اشاره کرد. کاربرد قاب های مهاربندی همگرای فولادی به دلیل سختی جانبی و سایر مزایای آن با استقبال روبرو است. مطابق آییننامه ها باید راستای محور ورق اتصالات از تلاقی تار خنثی تیر و ستون عبور کند. اما در بسیاری، موارد خروج از مرکزیت صفحه در محل اتصال ورق بادبند به تیر در قاب های مهاربندی شده همگرا مشاهده شده است. از این رو در این مقاله به بررسی تاثیر خروج از مرکزیت بر رفتار قاب مهاربندی شده همگرا شامل خروج از مرکزیت داخل و خارج صفحه ورق اتصال به روش اجزای محدود پرداخته شده است تا مشخص گردد که عدم رعایت ضوابط آییننامه ای تا چه میزان در عملکرد سازه خلل وارد میکند. به این منظور، یازده مدل برای تعیین حاشیه اطمینان برای عدم رعایت قوانین آییننامه در قابهای دارای خروج از مرکزیت با استفاده از نرمافزار آباکوس مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داده که تاثیر خروج از مرکزیت داخل صفحه به مراتب نامطلوبتر از خروج از مرکزیت خارج صفحه بوده و حاشیه اطمینان کمی برای عدم رعایت قوانین آییننامه وجود دارد.
قاب مهاربندی شده همگرا
ورق اتصال
تحلیل غیر خطی
خروج از مرکزیت افقی
خروج از مرکزیت افقی قائم
2019
12
22
131
142
https://www.jsce.ir/article_63030_4051a0958d0f84b5972df9acdbb76a3a.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
تاثیر پارامتر های هندسی بر کمانش الاستوپلاستیک مخازن فلزی استوانهایی زمینی با درنظر گرفتن اندرکنش سازه و سیال
احمد
تاجداران
محمدحسن
صداق
امروزه با گسترش جمعیت و صنعت، جمع آوری و ذخیره سازی مایعات بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. دخیره مایعات نفتی و شیمیایی ازجمله مواردی هستند که نگهداری آنها نیاز به دقت فراوانی دارد. یکی از سازههای مهم و پرکاربرد جهت ذخیره سازی مایعات در صنعت نفت مخازن فلزی استوانهایی روزمینی میباشد. اما با توجه به آسیبهای عمدهایی که بر اینگونه مخازن در زلزلههای گذشته وارد آمده؛ محققین را وادار به درک و پیشبینی بهتری از رفتار لرزهایی آنها نموده است. از این رو دراین پژوهش به بررسی یکی از آسیبهای محتمل برمخازن (پدیده کمانش) تحت بارهای لرزهای؛ زلزله های بم، گلباف، فیروزآباد، بجنورد، منجیل، طبس و سرعین با در نظرگرفتن اندرکنش سازه و سیال پرداخته شده است. مخازن مورد مطالعه با نسبت های ارتفاع به قطر 5/0 ، 0/1 ، 5/1 و 2 با ضخامت پوسته ثابت و متغییر، درحالت پر، انتخاب شده و روش تحلیل، آنالیز دینامیکی تاریخچه زمانی غیرخطی بوده که توسط نرمافزار اجزاء محدود آباکوس انجام شده است. مقایسه نتایج با آیین نامه API-650، آیین نامه لرزهایی سازه های صنعت نفت ایران و نیروهای بدست آمده ازتحلیل نشان میدهند افزایش قطر و ارتفاع، هر دو پارامتر موثری درافزایش خطر کمانش الاستوپلاستیک میباشند. همچنین افزایش نسبت ارتفاع به قطر باعث کاهش خطر کمانش الاستوپلاستیک شده و با افزایش مقدار ضخامت پوسته احتمال رخ دادن پدیده کمانش الاستوپلاستیک بسیار کم میشود و طراحی مخازن با آیین نامه های مذکور روش مطمئنی برای جلوگیری از کمانش نمیباشد
مخازن فولادی استوانهایی
روش اجزاء محدود
کمانش الاستوپلاستیک
تحلیل دینامیکی غیرخطی
اندرکنش سازه و سیال
2019
12
22
143
161
https://www.jsce.ir/article_63031_1099857155b53cb7f36adee096b63a37.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
مقایسه ظرفیت باربری محوری شمعهای استوانهای، مخروطی و نیمهمخروطی در ماسه به روش اجزای محدود
واحد
قیاسی
میثم
حاجی صفری
احسان
سابوته
با تغییر هندسه مقطع شمع یا مخروطی کردن شمعها، میتوان بدون افزایش حجم مصالح مصرفی ، به ظرفیت باربری بیشتری دست یافت. شمعهای مخروطی که دارای سطح مقطع بزرگتری نسبت به قسمت انتهایی شمع هستند، از نظر ظرفیت باربری، عملکرد لرزهای و همچنین توزیع بهتر مصالح در طول شمع بسیار کارآمدتر از شمعهای استوانهای میباشند. شمعهای نیمهمخروطی که فقط قسمت بالایی آن به صورت مخروطی میباشد، از عملکرد و سهولت اجرایی بهتری نسبت به دو نوع قبلی( مخروطی و استوانه ای) برخوردار هستند هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان افزایش ظرفیت باربری شمعهای مخروطی و نیمهمخروطی نسبت به شمعهای استوانهای همحجم می باشد.. در این پژوهش آنالیز عددی به روش اجزای محدود (نرمافزار Plaxis 2D) به منظور بررسی اثر تغییر زاویه نوک شمع و ارتفاع مخروطی شمع در خصوص تعیین ظرفیت باربری محوری آنها نسبت به شمعهای استوانهای همحجم در ماسه پرداخته شده است. همچنین ظرفیت باربری شمعهای نیمهمخروطی که از نظر محققان دور مانده است نیز در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. آنالیزها برای شمعهای با طول مختلف انجام شده است. مقایسه مقادیر ظرفیت باربری نهایی به دست آمده از نمودار بار- نشست شمعها، حاکی از ظرفیت باربری بیشتر شمع های مخروطی و به خصوص نیمهمخروطی نسبت به شمعهای استوانهای داشته است. همچنین مشاهده شد که افزایش ظرفیت باربری، بیشتر در شمعهای با طول کوتاه اتفاق میافتد.
شمع مخروطی
شمع نیمهمخروطی
ظرفیت باربری شمع
زاویه شمع
مدل سازی عددی
2019
12
22
162
175
https://www.jsce.ir/article_63032_3511bee87949410810a898da1d4bfb7e.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
زمانبندی پروژههای ساخت با منابع محدود (MRCPSP) با در نظر گرفتن عدم قطعیت در مدت فعالیتها و تأخیرات
علی
کاتبی
فریبرز
الماسیان
پیمان
همامی
انتخاب روشهای ساخت، نحوه تخصیص منابع اهمیت زیادی در کنترل پروژه دارد. مسئله زمانبندی پروژه با منابع محدود در چندین حالت اجرایی (MRCPSP) موضوعی مطرح در مدیریت پروژه است. توسعه مدل فوق برای پروژههای ساخت، بهدلیل وجود فضای غیرقطعی، امری مهم بهنظر میرسد. برای نمایش عدم قطعیت مدتزمان انجام فعالیتها و تأخیر بین آنها، از منطق فازی استفاده شدهاست. در این مقاله به بررسی این مسئله پرداخته و با ارائه یک الگوریتم هوشمند ترکیبشده از مجموعههای فازی و الگوریتم ژنتیک (GA)، زمانبندی صورت گرفتهاست. مسئله MRCPSP فازی را میتوان زمانبندی مجموعهای از فعالیتها باهدف یافتن یک روش اجرایی و توالی زمانی مناسب برای انجام فعالیتها در نظر گرفت؛ بهطوریکه محدودیتهای منابع (منابع تجدید پذیر و منابع تجدید ناپذیر) و نیز محدودیتهای پیشنیازی بهطور همزمان ارضا گردند و زمان تکمیل پروژه کمینه شود. در گام اول مسئله مذکور مدلسازی ریاضی میشود و سپس، اقدام به کدنویسی مدل مسئله با استفاده از الگوریتم فراابتکاری GA در نرمافزار Matlab و حل مدل ریاضی مسئله میشود. نتایج حاصل از پیادهسازی این الگوریتم بر روی مسائل استاندارد سایت PSPLIB، در مقایسه با نرمافزار GAMS، حاکی از عملکرد موفق الگوریتم GA تلفیقشده با مجموعههای فازی است. رویکرد بکار گرفتهشده در این پژوهش میتواند بهسادگی قابلاستفاده توسط مدیران و برنامهریزان پروژه باشد. این امر موجب جلوگیری از خطاهای انسانی مسئول کنترل پروژه در تسطیح منابع میشود و راهی بهسوی زمانبندی بهینه پروژه است.
زمانبندی فازی پروژه ساخت با محدودیت منابع
فعالیتهای چند حالته
تأخیرات فازی
کمینه کردن زمان تکمیل پروژه
الگوریتم فراابتکاری GA
2019
12
22
176
198
https://www.jsce.ir/article_63246_a5b1bdb758e0db5b31540cfc1a0c9b38.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
مقایسه روش های پول آف، پوش اوت و منشور شکافت برای تعیین چسبندگی بتن خودتراکم الیافی به عنوان لایه تعمیری بر بستر بتنی.
علی
صدر ممتازی
اویس
قدوسیان
با توجه به امکان استفاده از بتن خودتراکم - به علت عدم نیاز این نوع بتن به تراکم و جاری شدن تحت وزن خود - در شرایطی که تراکم به سختی قابل انجام است، این نوع بتن گزینه بسیار مناسبی برای استفاده به عنوان لایه تعمیری در سازه های بتنی و ترمیم و مرمت آنها است. در این میان کیفیت چسبندگی این لایه به بتن بستر از مهمترین عوامل دوام و عملکرد مناسب عملیات تعمیر انجام شده می باشد. بر این اساس در این مطالعه به بررسی چند عامل تاثیر گذار بر چسبندگی بین دولایه یعنی حجم خمیره، نسبت آب به مصالح سیمانی و مقدار الیاف و تاثیر آنها اولا بر ویژگی های رئولوژیکی بتن خود تراکم تعمیری و دوم بر ویژگی های مکانیکی این بتن شامل مقاومت فشاری، مقاومت کششی، مدول الاستیسیته و جمع شدگی آن و سوم بر کیفیت چسبندگی بین این بتن و بتن بستر پرداخته شده است. به منظور تعیین چسبندگی بین دو لایه بتنی از روش های پول- آف، پوش- اوت و منشور شکافت بهره گرفته شده است. نتایج نشان دادند که به دلیل تاثیر زیاد مقدار جمع شدگی بر چسبندگی دو لایه، عوامل کاهش جمع شدگی یعنی کاهش حجم خمیره، کاهش نسبت آب به مصالح سیمانی و وجود الیاف، منجر به افزایش چسبندگی می شوند. در این ارتباط مقدار دقیق تاثیر هر یک از این پارامترها بر مقدار چسبندگی دو لایه و نیز مقدار بهینه هر یک تعیین گردید. همچنین ارتباط بین روش های مختلف تعیین چسبندگی دو لایه و مقدار کارامدی و دقت هر یک به دست آمد.
پول آف
پوش اوت
منشور شکافت
چسبندگی
بتن خودتراکم
2019
12
22
199
212
https://www.jsce.ir/article_63566_13504fd33d7107654077420ae099e93f.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
ارزیابی اثر انواع جداگرهای لرزه ای بر رفتار سازه لغزشی نامتقارن فولادی
سحر
رادکیا
روح اله
راه نورد
فرهاد
عباس گندمکار
جداسازی ساختمانها از ارتعاشات زمین روش جدیدی است که در چند دهه اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته و تنها راه عملی کاهش همزمان تغییرمکان بین طبقهای و شتابهای طبقات میباشد. در این روش با افزایش زمان تناوب و میرایی سازه در تراز جداسازی شده، انرژی ناشی از نیروی زلزله به سازه کاهش مییابد. از طرفی زلزلههای اخیر از جمله زلزله مخرب بم دارای مولفههای افقی و عمودی بوده است که بسته به زمان شروع مولفههای قائم یا افقی و یا ترکیب آنها، تخریب بیشتر سازهها را در پی داشته است. این موضوع اهمیت بررسی مولفه قائم زلزله را علاوه بر مولفه افقی نمایان می سازد. با توجه به موارد عنوان شده، هدف اصلی این تحقیق بررسی رفتار سازههای لغزشی نامتقارن با جداگرهای مختلف تحت اثر مولفهی افقی و ترکیب مولفههای افقی و قائم زلزله با در نظر گرفتن اثرات اندرکنش خاک و سازه می باشد. جهت دستیابی به هدف اصلی تحقیق، ریز اهدافی مانند بررسی تاثیر مشخصات جداسازها و تاثیر ترکیب مولفههای افقی و قائم زلزله بر پاسخ لرزه ای سازه مورد مطالعه مورد توجه قرار گرفتند. برای این منظور، سازههای یک، پنج و ده طبقه نامنظم (میزان نامنظمی 40%) با جداگرهای لرزهای R-FBI، LRB و P-F واقع بر روی خاک تیپ IV در نظر گرفته شده است جهت حصول نتایج تحقیق از روش عددی اجزا محدود با مدلسازی مصالح در ناحیه غیرخطی و انجام آنالیز دینامیکی صریح بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان دادند که با افزایش تعداد طبقات عملکرد جداگر لرزهای R-FBI بهتر از سایر جداگرهای LRB و P-F است. همچنین نتایج این تحقیق نشان میدهد که اثر همزمان مولفههای افقی و قائم بر سازه 1 و 10 طبقه چشمگیر است.
سازه لغزشی
جداگر
آنالیز لرزه ای
قاب خمشی فولادی
روش اجزای محدود
2019
12
22
213
230
https://www.jsce.ir/article_63630_589155f95e6fa8bf4316e641363acf4b.pdf
مهندسی سازه و ساخت
JSCE
2476-3977
2476-3977
1398
6
4
تأثیر مقدار و نوع الیاف و فنر فلزی بازیافتی بر خصوصیات بتن معمولی
قاسم
پاچیده
مجید
قلهکی
امین
مشتاق
بتن به عنوان یک ماده ی ساختمانی عملکردی ضعیفی در کشش داشته و این مسأله باعث وقوع ترک و خزش می شود. با گذشت زمان و افزایش تنش ها، ترک ها زیاد شده و در عمق بتن نفوذ می کنند. به همین جهت از الیاف فولادی جهت جلوگیری از رشد بیش از حد ترک ها استفاده می شود. استفاده از الیاف یا مواد بازیافتی در بتن، باعث بهبود مقاومت، شکل پذیری و دوام بتن می شود. لذا یکی از پیشنهادات بمنظور بهبود خواص مکانیکی بتن، استفاده از الیاف و مصالح جایگزین نظیر فنر فلزی بازیافتی است. در این مقاله به مطالعه ی آزمایشگاهی عملکرد بتن های حاوی الیاف فولادی و پلی پروپیلن و فنرهای فلزی بازیافتی با بکار بردن درصدهای حجمی 2/0، 4/0، 6/0 و 8/0 درصد پرداخته شد. بدین منظور تعدادی نمونه ی استوانه ای و منشوری جهت انجام آزمایشات مقاومت فشاری، کششی و خمشی ساخته و در سن 28 روزه مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که استفاده از فنر فلزی بازیافتی در بتن، عملکرد مطلوب تری نسبت به سایر الیاف ها در کنترل ترک های ناشی از کشش دارد. همچنین در درصدهای کم، استفاده از فنر بهبود بیشتری در خصوصیات مکانیکی بتن دارد. همچنین الیاف پلی پروپیلن و فنر فلزی تا 2 برابر طاقت خمشی بتن را افزایش داده، که این مقدار برای استفاده از الیاف فولادی به 13 برابر می رسد.
بتن
الیاف فولادی
الیاف پلی پروپیلن
فنر فلزی بازیافتی
مشخصات مکانیکی
2019
12
22
231
247
https://www.jsce.ir/article_63863_dff4a4be2f8d3982acec498d9d1c50f4.pdf